6 بهمن 1398 - رمان دونی

روز: 6 بهمن 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان ترمیم پارت 25

رمان ترمیم پارت 25

  _ تو دیوونه‌ای بهادر افخم… الان باید پیش رفیقات گودبای مجردی بگیری. ریز کنار گوشم می‌خندد و قلقلکم می‌آید. _ این‌و از کجات درآوردی دختر؟ من باید برای سروسامون گرفتنم جشن بگیرم… بعد سی‌وشش سال… هم‌سنای من بچه‌هاشون مدرسه می‌رن… گلی، کلی کار برای عروسی داریم. می‌دونم خسته‌کننده‌ست، ولی راه بیا. می‌خواهم از روی پایش بلند شوم، اما نمی‌گذارد.

ادامه مطلب ...
رمان استاد خلافکار پارت 62

رمان استاد خلافکار پارت 62

  فهمیدم ترسیدم و ادامه داد _امروز و فرداست بیان سراغت خیلی دلم می‌خواد بعد از اینڪه زبون چهل متری تو قطع ڪردن دیگه چیڪار می‌خوای بڪنی. باز هم همون ترس لعنتی وحشتناڪ سراغم اومد. عوضی آمپولی بهم تزریق ڪرد ڪه حتی نمی دونم چه ڪوفتی بود و بعدشم از اتاق بیرون رفت و من موندم و یه دنیا وحشت

ادامه مطلب ...