20 بهمن 1398 - رمان دونی

روز: 20 بهمن 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خان زاده پارت 50

رمان خان زاده پارت 50

  ترسیده به مونس نگاه کردم. اهورا پیاده شد و در عقب و باز کرد. _چش شده این؟ نگران گفتم _نمی‌دونم ببین انقدر گریه کرده رنگش کبود شد. دستش و به سمتم آورد تا مونس و بگیره که دستش صاف روی دستم گذاشته شد و برق گرفتتم. تند دستشو کنار کشید و مونس و از بغلم گرفت. از ماشین پیاده

ادامه مطلب ...
رمان ترمیم پارت 39

رمان ترمیم پارت 39

  می‌دانم هنوز در اعماق فکرش، من‌هم یک زنم مثل سایر زنها. حق دخالت در هیچ‌یک از امورش را ندارم و این من را غمگین می‌کند. این‌که وقتی من را باید به‌یاد بیاورد، با هم‌تختی‌های سابقش یکی می‌شوم؛ ناراحتم می‌کند. گاهی فکر می‌کنم، آن‌گونه هم که می‌گوید، نیست. من یار و همسرش نیستم. من فقط زنی هستم که او بیش‌تر

ادامه مطلب ...