رمان سکانس عاشقانه پارت 49
بی محل به جمله و سوالش … حتی حرفاش روی داشبورد میزنم : نگه دار …. با توام … می شنوی آریا … نگه دار گفتم … کلافه فرمون رو میپیچونه و شاکی میگه : به درک … منتها یه بار دیگه این لودگیت گردنه منو بگیره من می دونم و تو ! … کنار خیابون که پارک میکنه تند