6 اسفند 1398 - رمان دونی

روز: 6 اسفند 1398 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خان زاده پارت 53

  انگار از خود بی خود شده بود چون هر چی مشت به سینش می‌کوبیدم بی اثر بود. دکمه هاشو و تند باز کرد و در همون حین با ولع لب هامو می‌بوسید پیراهنش و از تنش در آورد. با تمام توان هلش دادم عقب.یه قدم عقب رفت و خمار نگاهم کرد. دستش و کنار سرم گذاشت و سرش و

ادامه مطلب ...
رمان ترمیم پارت 47

رمان ترمیم پارت 47

  نگرانم. انگار این‌ها همه موقتی است. انگار مال ما نیست که این‌قدر خوب و راحت هستیم. به ماشین که برمی‌گردم، چیزی تغییر کرده است. احساس می‌کنم نگاه مهگل از من فراری است، حتی اشتیاق برای کبابی که به‌خاطرش خریده‌ام، نشان نمی‌دهد. تجربهٔ با او بودن نشان می‌دهد بهترین کار سکوت است تا او دوباره برای هرچه که هست، خود

ادامه مطلب ...