رمان ترمیم پارت 48
_ مامان گلی کوجاس؟ زبانش میگیرد و کلمات را با حالت خاصی بیان میکند. او را بهسمت خودم برمیگردانم، این مدت فهمیدهام این خورشید کوچک، دستان نوازشگرش بینهایت آرامش دارد. انگشتانش مثل همیشه روی صورتم میگردد. بغل باز میکند و میان سینهام پناه میگیرد. این سکوت، از همهٔ حرفهای عالم گویاتر است. کاش مهگلم را چنین بغل میکردم. کاش