رمان سکانس عاشقانه پارت 52
ـ رها …. رها کجایی مامان جان ؟ … تکونی می خورم و بی حواس میگم : ها ؟ .. مامان میخنده : با چی خرش کردی که بی بحث رفت تا بیاد ؟ … ابرو هام بالا می پرن …. ـ وا … چی میگی برا خودت مامان …. میدونی بابا چقدر نگرانه ؟ …. پا شدی اومدی