رمان استاد خلافکار پارت 87
در رو باز کردم بدون اینکه جوابشو بدم از اتاق بیرون رفتم من حتی دیدن خانواده ام نرفته بودم چون هنوز نمیدونستم با خودم چند چندم . نمیدونستم چه کاری درسته چه کاری غلط. نرفته بودم دیدن لاله چون میدونستم لاله امیرو دوستداره و براش اینکه من الان زن امیرم خیلی سخته.. امیر با تمام زندگی بازی کرده بود.