7 اردیبهشت 1399 - رمان دونی

روز: 7 اردیبهشت 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان استاد خلافکار پارت 93

رمان استاد خلافکار پارت 93

  اشکم داشت در می اومد اینقدر احساساتی شده بودم که باورم نمیشد شاید به خاطر دوران حاملگی بود اما دلم براش سوخت دلم براش سوخت که وقتی گفتم از تو متنفر نیستم خوشحال شد خودشو بالاتر کشیده کنارم روی تخت نشست و منو بغل کرد و گفت _ من نمیتونم حتی یه ساعت بدون تو زندگی کنم اگه یه

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده جلد دوم پارت 7

رمان خان زاده جلد دوم پارت 7

  بعد این همه وقتی که مشکلات داشتیم ناراحت بودیم امشب وخوش بگذرونیم. دخترمون حالش جا بیاد . منو به سمت خودش برگردوند _ بهترین کارو کردی عزیزم دلش می گرفت از این حال و هوای خونه . ازاتاق بیرون رفتیم و پشت میز که رسیدیم مونس تمام غذاها را به هم ریخته بود هر دو با چشم گشاد بهش

ادامه مطلب ...
رمان آفرودیت و شیطان پارت 9

رمان آفرودیت و شیطان پارت 9

  در خیابان گویی خاک مرده پاشیده بودند . کسی نبود . دریغ از حس یک تنفس به غیر از خودش … داشت با دست خودش به پیشواز مرگ و شاید آن پسرک شیطان صفت می رفت . سربالایی خیابان ها برایش طاقت فرسا بود . باید سه تا خیابان را بالا می رفت تا به آن ماشین متالیک مشکی

ادامه مطلب ...
رمان نفوذی پارت 2

رمان نفوذی پارت 2

_اره پسرش توی ایران کاراشو ردیف میکنه _کینطور،پس آمارِ این پسرشم برام در بیار _حله و صدای بوق آزاد توی گوشم پیچید گوشی به دستم ضرب گرفتم باید بفهمم نقشت چی و چی تو سرته! “هانا” غرزنانه رو به شبنم گفتم: _بلند شو بریم بیرون که حوصلم سر رفته. شبنم پوزخندی زد و گفت: _مگه تو حوصلم به خرج میدی؟!

ادامه مطلب ...