رمان استاد خلافکار پارت 104
نگاهی بین من و آرمین رد و بدل کرد و همراه آرمین از عمارت بیرون رفت. نگاه پر از تنفری به مردی که داشت با پوزخند بهم نگاه میکرد انداختم با خنده رو به من گفت _ کسی بخواد منو بکشه پایین منم میکشمش پایین اصلا به این شک نکن . تو میخواستی پنهان کنی تا خودتو نجات