رمان زندگی شیرین ومبهم من2
منتظر بابا شدیم تا ماشینش رو پارک کنه. بابا ماشینش روکنار ماشین های عمو اینا پارک کرد و به سمتمون اومد. همراه با هم به طرف ساختمان دو طبقه ای که نمای سفید کار شده بود رفتیم. موقع ورود سنگ فرشه و حالت راهرو مانندی تا پله خونه داره. سمت چپ خونه یه استخر بزرگ٬ تاب سفید و آبی٬