21 تیر 1399 - رمان دونی

روز: 21 تیر 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۴

۴.۱ ♥️به نان خدا♥️ 🔥♥️🔥❤️🔥 به سمت ماشین بابا حرکت کردم هنوز چند قدمی نرفته بودم که دستم رو کسی گرفت وبه سمت خودش خودش کشاند به طرفش برگشتم هیراد رو دیدم که گفت -آهای خانم کجا کجا؟! خندیدمو گفتم +-با ماشین بابا اینا بیام دیگه . مگه میخواستی کجا برم ؟ بدون توجه به حرفم دستم را محکم تر

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت ۱۲

“عسل ” با استرس نگامو به در دوختم . منشی گیج گفت : حالتون خوبه؟ سری تکون دادم و گفتم : بله ، ببخشید گفتید جلسه هیئت مدیره کی تموم میشه؟ خندید و گفت : شما همین چند دقیقه پیش پرسیدید که،  انقدر نگران نباشید سری تکون دادم و مشغول کندن پوست لبم شدم .از یه طرف نگران این بودم

ادامه مطلب ...