22 تیر 1399 - رمان دونی

روز: 22 تیر 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آفرودیت و شیطان پارت 27

رمان آفرودیت و شیطان پارت 27

  آمریکا / سان فرانسیسکو نمی دانست چند ساعت است که دارند در آین ناکجاآباد خاکی راه می روند . جرات پرسیدن را هم نداشت که چرا با ماشین نمی روند … روی نگاه کردن به نیوراد را نداشت . هنوز هم یاد ان بوسه ی ناچندان عاشقانه که می افتد ، تمام بدنش گر می گیرد و حس سرخ

ادامه مطلب ...
رمان استاد خلافکار پارت آخر

رمان استاد خلافکار پارت آخر

    کنار هم دراز کشیدیم و اولین خواب سه نفرمون رو تجربه کردیم. چند روزی از اومدن آرمین و هانا به این جا می‌گذشت امیر می گفت کارا رو به راه کرده و توی ترکیه یه خونه برای خودمون گرفته خیلی زود قرار بود که زندگی عالی با هم شروع کنیم یع شروع دوباره یه زندگی جدید و تازه

ادامه مطلب ...
رمان نفوذی پارت 12

رمان نفوذی پارت 12

  توی ایینه اسانسور نگاهی به خودم انداختم… توی ایینه فقط ی ادم که اخم توی چهرش نمایان بود میدیدم… اصلا خندیدن هم یادم رفته بود… خندیدن که هیچ… لبخند زدن… نمیدونم که این ادم شدم؟! با کنج لبم پوزخندی زدم و با خودم گفتم: از این یاشار جدیدم خوشم میاد… دستی به موهام کشیدم که در اسانسور باز شد…

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت۱۳

کرایه را حساب میکنم و پیاده میشوم. نگاهم به ساختمان شیک رورویم خیره میشود. ناخوداگاه باز خاطرات به سمتم هجوم میارن. * ماهان بسه دل درد گرفتم انقدر خندیدم _ خب،  خیلی بی شعوری من دارم جدی حرف میزنم. _ باش اگه تو تونستی شرکت بزنی من شام مهمونت میکنم _ نه من شام دوست ندارم عسل دوست دارم _ماهان

ادامه مطلب ...