رمان آفرودیت و شیطان پارت 28
آمریکا / سان فرانسیسکو دیاتا به حتم گیج شده بود . این رفتار های ضد و نقیض پسرک امانش را بریده بود این کارها دیگر چه معنی داشت ؟ نیوراد از قصد با دست راستش که زیر زانوهایش بود ، زانوهایش محکم گرفته بود که نتواند جفتک بیندازد . این کارش چه معنی داشت ؟ او فقط گفت خسته