6 مرداد 1399 - رمان دونی

روز: 6 مرداد 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان نفوذی پارت 14

رمان نفوذی پارت 14

  شیخ تند از جاش بلند شد و درحالی سرگرمه هاش توی هم بود گفت: السیدی کیانی(اقای کیانی)… _لا یسخر لک(من رو مسخره کردید؟!)… _قلت انا یصلح هذا القول لا تبیع(گفتید بیام اینجا که بگید نمی فروشم؟)… نگاه غضب الودی به شیخ کردم و گفتم: -الشیخ نفس الشی ء الذی سمعت (شیخ همین که شنیدی!) -لا تبیع اَی لا تبیع(نمی

ادامه مطلب ...
رمان سکانس عاشقانه پارت 73

رمان سکانس عاشقانه پارت 73

هار شده ! مرد پوزخند میزنه و من دارم چونه ش رو می بینم … دستاش رو به کمرش تکیه داده … اما نگاهش به تارخه و میگه : _ زیادی سواری دادی آخه ! تارخ نفس کلافه ای میکشه … مرد بالاخره سرش رو پایین میاره و می تونم به لطف چراغ های پایه بلندی که توی این باغ

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت ۲۸

مامان با نگرانی میگه : آخه این چه کاری بود کردی ماهان؟ خدا رو شکر پسره بهوش اومد وگرنه معلوم نبود چی بشه . دستام مشت میشه و میگم : پس هنوز زنده اس ؟ بابا چشم غره ای بهم میره و میگه : دیونه شدی بچه ؟ چه مرگته ؟ توجهی به حرفش نمیکنم و رو به مریم میگم

ادامه مطلب ...