14 مرداد 1399 - رمان دونی

روز: 14 مرداد 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۰

♥️به نام خداوندی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است♥️ ۱۰.۱ با اورژانس استاد رستمی را راهی بیمارستان کردن . به فاطمه ونفس مسیج فرستادم . که خودشان به خانه بروند ومشکلی برایمان پیش آمده . آتناز ونفس را سوار ماشین کردم . وراهی بیمارستان شدیم . وارد محوطه بیمارستان شدیم . سریع با بچه ها به داخل رفتیم

ادامه مطلب ...
رمان سکانس عاشقانه پارت 74

رمان سکانس عاشقانه پارت 74

    پا تند میکنم سمت بیرون رفتن تا دفتر …  به گوشیم زنگ نزده … شماره ی دفتر رو گیر آورده …  جناب سرهنگ دست به سینه کنار میزی ایستاده که تلفن رو روی اون گذاشتن …  بچه های شنود هدفون به گوش کنار تلفن نشستن و میگم : _ چرا گوشی رو گذاشتین ؟ …  سرهنگ نفس عمیقی

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده جلد دوم پارت 23

رمان خان زاده جلد دوم پارت 23

  شاهین که ایستاده بود رو به من کرد و گفت _ پس با هم بریم مانتومو تن کردم و سوئیچ رو برداشتم از خونه بیرون زدم شاهین کنارم روی صندلی جلو نشست و گفت _خوبه که ماشین داری بهتره منم یکی بگیرم اینجا بدون ماشین ا آدم گیر میکنه بدون اینکه نگاهش کنم ماشین رو روشن کردم و گفتم

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت ۳۵

پوزخندی زد و ادامه داد : آوا متفاوت ترین عروسی بود که دیدم . ساده ی ساده . نه اون روز گریه کرد نه التماس کرد ، دیگه هیچ کاری نکرد . هیچ چیزی نگفت . حتی یک کلمه هم حرف نزد . جز سر سفره عقد . متحیر از چیزایی که شنیده بودم گفتم : یعنی شماها هم هیچ

ادامه مطلب ...