19 مرداد 1399 - رمان دونی

روز: 19 مرداد 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق تعصب پارت 67

رمان عشق تعصب پارت 67

  _ فردا باید بریم خونه ی عمو گویا باهامون کار داره ! متعجب شده بودم چون بابا بهم گفته بود نباید بیام پس چیشده بود ، سئوالی که به ذهنم اومده بود رو به زبون آوردم : _ بابا از من خواسته بود نیام پس حالا چیشده ؟! خیره به چشمهام شد : _ حتما کار مهمی باهات داره

ادامه مطلب ...

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۳

۱۳.۱ ❤️به نام خداوند جان وخرد❤️ ⚡🔥⚡🔥⚡🔥 ۱۳.۱ استاد پس از پایین داستانش بلند شد . ورکرد سمت بچه هاوگفت: -روز خوبی داشته باشید…. اونایی هم که نتونستن شعر یا داستان بخوند انشاللَّه جلسه بعد…. بعداز حرفش سریع کوله اش را برداشت واز کلاس بیرون رفت‌. ماهم با حوصله وسایلمون رو جمع کردیم. واز کلاس بیرون رفتیم. آتناز با خنده

ادامه مطلب ...
رمان صیغه استاد پارت 6

رمان صیغه استاد پارت 6

  عینکش و برداشت و توی ماشین گذاشت و گفت _ قرار نیست مادرت چیزی بفهمه… همراه هم وارد ساختمان شدیم و درست طبقه اول خونه ای بود که ازش حرف میزد چند ضربه آروم به در زد و مادرم سراسیمه در و باز کرد و با دیدن من با یه لبخند گشاد بغلم کرد و گفت _ بالاخره اومدی

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت۳۹

آروم کلیدمو در آوردم و درو باز کردم . کفشامو تو جاکفشی گذاشتم . پاهام دبگه جونی نداشت انقدر راه رفته بودم . چراغو روشن کردم . ماهان رو مبل نشسته بود و سرش رو میون دستاش گرفته بود . هنوز از دستش ناراحت بودم . باید بهم میگفت که خانوادم رو دیده. باید حرف میزد و نزد . اما

ادامه مطلب ...