روز: مرداد ۲۲, ۱۳۹۹ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خان زاده جلد دوم پارت 26

رمان خان زاده جلد دوم پارت 26

  حتی از من توضیح نمی خواست آخرای شب بود ساعت از نیمه شب گذشته بود و من با بی حالی و ناتوان به خونه برگشتم شاهین توی خونه نبود اما حضور کیمیا را حتی از عطری که توی خونه پیچیده بود میشد فهمید. صدای کفش های پاشنه بلندش که توی خونه پیچید از از اتاق که بیرون اومد با

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت۴۲

نشسته بودیم تو شرکت و منتظر ساشا بودیم که آخرش صدای ماهان بلند شد:_ ای بابا چرا نمیاد پس? خواستم جوابشو بدم که همون لحظه در باز شد و با ورود ساشا ماهم از جامون بلند شدیم و سلام دادیم . خواست جواب بده که با دیدن ماهان ابروهاش بالا پرید و با تعجب به من نگاه کرد که دستمو

ادامه مطلب ...