27 مرداد 1399 - رمان دونی

روز: 27 مرداد 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان تدریس عاشقانه پارت 37

رمان تدریس عاشقانه پارت 37

  ای خدا منو مرگ بده از دست این دختر …تو می‌خوای منو بکشی ؟ یعنی چی که دارم از معین طلاق میگیرم؟کم پشتت حرفه تو فامیل؟ آبروی ما اصلا برات مهم نیست؟ نچی کردم _من چی ؟من مهم نیستم…بعدم نگران نباش مادر من زیاد ایران نمیمونم بعد طلاقم از ایران میرم چشماش گرد شد سریع به سمت در جیم

ادامه مطلب ...
رمان حلقه آویز

رمان عشق تعصب پارت 68

  مگه میشد گرفته نباشم من بشدت نگران پسرم بودم ، وقتی ازش جدا شدم نگاهم به نگاه خشمگین بوسه افتاد خواستم برم که بازوم رو گرفت و گفت : _ وایستا ببینم ایستادم خیره بهش شدم که با خشم داشت بهم نگاه میکرد ، نفس عمیقی کشیدم و با صدایی که بشدت گرفته شده بود گفتم : _ چیه

ادامه مطلب ...
رمان صیغه استاد پارت 11

رمان صیغه استاد پارت 11

  منظورشو نمیفهمیدم چند قدم به عقب رفتم استاد رو بهم گفت _غذای گیتی رو اماده کردی؟ اصلا یادم رفته بود سراسیمه گفتم دارم اماده می کنم الان میارم با همین جمله از اتاق کذایی فرار کردم… ه قدری با عجله پله ها رو پایین می‌رفتم که چند باری ممکن بود روی زمین بیفتم و دست و پامو بشکنم بی

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت۴۷

چپ چپ نگاش کردم و گفتم: با من که نبودی احیانا؟! چونش و خاروند و گفت: نه بابا صداش و اورد پایین و گفت: هدیه رو میگم کلا کرمـ….آخخخخ با ضربه ای که هدیه تو سرش زد حرفش نصفه موند و به جاش با درموندگی گفت: چرا میزنی آخه عزیزم؟ مثل خودش گفت : پس امشب دارم برات عزیزم آرشام

ادامه مطلب ...
رمان

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۱۴

ای در درون جانم و جان از تو بی خبر وز تو جهان پرست و جهان از تو بی خبر ای جلالت فرش عزت جاودان انداخته عکس نورت تابشی بر کُن فکان انداخته ♥️به نام خدا♥️ 🔥⚡🔥⚡🔥⚡ ۱۴.۱ به سمت خانه اشان به راه افتادم . به خانه اشان رسیدم. ماشین را زیر درخت پارڪ ڪردم. نگاهی درآینه به خودم

ادامه مطلب ...