29 مرداد 1399 - رمان دونی

روز: 29 مرداد 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان آفرودیت و شیطان پارت 32

رمان آفرودیت و شیطان پارت 32

  آمریکا/ سان فرانسیسکو _ مطمئنی باور می کنه ؟ نیوراد کلاه هودی اش را روی سرش می گذارد و حلقه حلقه های موهای مجعدش روی پیشانی اش می ریزد. موهایش از نظر دیاتا ان لحظه واقعا نرم و لطیف به نر می رسیدند طوری که دوست داشت دست لا به لای آن خرمن شکلاتی بکند. _اینو یادت باشه ؛

ادامه مطلب ...
رمان خان زاده جلد دوم پارت 29

رمان خان زاده جلد دوم پارت 29

  مونس که از حرفای ما سر در نیاورده بود روی پام نشست و گفت _مامان چی داری میگی من نمیفهمم! پیشونیشو بوسیدم و گفتم قراره یه داداش کوچولو داشته باشی عزیز مامان دخترکم که از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شده بود بالا و پایین پرید و گفت _پس دیگه بابا از مسافرت میاد اگه این خبر رو بشنوه

ادامه مطلب ...
رمان سکانس عاشقانه پارت 75

رمان سکانس عاشقانه پارت 75

  در دفتر رو باز میکنم … داخل میرم … میگم : _ یا می بردم یا می مردم ! فقط این دو گزینه رو دارم !…. میرم سمت صندلی … نمی شینم … دور میشم … سمت پنجره .‌… کلافه م … یه جا بند نمیشم …آروم نمیگیرم … نمی دونم چی می خوام … عرق نشسته روی پیشونیم

ادامه مطلب ...
رمان نفوذی پارت 16

رمان نفوذی پارت 16

  نگاهی به شبنم کردم که کنج دو تا لبشو پایین داد و با اشاره ی دستش که تو هوا بود گفت: -من چمیدونم…. -اینقدر پشت سر من وز وز نکنید بجای این کاراتون زود حرکت کنید… باصدای زنه خودمو شبنم سکوت کردیم…این زنه هم انگار زندانی داره میبره … بی ریخت! … قلمبه! … توی ذهنم سوالای زیادی صف

ادامه مطلب ...

رمان نبض سرنوشت پارت۴۹

_اونجا چی کار میکنه؟ اصلا آدرس شرکت و از کجا آورده؟! بی توجه به سوالی که پرسید گفتم: عسل پاشو بیا اینجا،باهم حرف بزنید و یک بار واسه همیشه این بدبختی و دردسر و تموم کنید. با طولانی شدن سکوت عسل خواستم چیزی بگم که آروم گفت: باشه با گفتن منتظرتم؛ تماس و قطع کردم گوشی و انداختم رو میز..

ادامه مطلب ...