رمان صیغه استاد پارت 13
من نمی خواستم این آدم این طور به هم ریخته و داغون باشه بهش نمیومد استاد هامون فاخر همیشه توی اوج بود زبانزد همه توی غرور بود اما الان انگار به ته خط رسیده بود درکش میکردم عشقش ناتوان جلوی چشماش بود و هیچ کاری از دست این مرد بر نمیومد تا براش انجام بده و این باعث می