رمان صیغه استاد پارت 15
مادر مهربون من دستی روی موهام کشید _ ثواب داره دخترم زن بیچاره افتاده گوشه خونه تو رو خدا حواست خیلی بهش باشه ها نذار غصه بخوره اون الان کوه درده! پیشونی مادرم رو بوسیدم و گفتم چشم مامان خانوم نگران نباش با صدای زنگ گوشیم سراسیمه خودمو بهش رسوندم و تماس وصل کردم _بیا پایین جلوی درم حتی