29 شهریور 1399 - رمان دونی

روز: 29 شهریور 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان بر دل نشسته پارت ۲۹

چیزی نگفتم و روی یه صندلی نشستم بدجوری گیر افتاده بودم، نه راه پس داشتم نه راه پیش.. اگه فقط ملاحظه حال اسین رو میکردم و از ترس روانی شدنش باب میلش رفتار میکردم، یه وقتی به خودم میومدم که داشتم بچه مونو نام نویسی میکردم برای مدرسه.. اگه هم کاملا بی تفاوت اسین و خانواده ش رو ول میکردم

ادامه مطلب ...
رمان ترمیم پارت 53

رمان ترمیم پارت 53

  تمام سه ساعت را بالای سرش میمانم، نکند که پس بزند یا افت اکسیژن… شاید هم چون شجاعتم بیرون از اینجا تهنشین میشود. باز هرچه پیش آمد را مرور میکنم. آن مرد کنار رستوران وقتی به خانه فرامرز میرفتیم. او که از لحظ های غفلت استفاده کرد و در ماشینی که باز شد. خوب به یاد دارم چه گفت،

ادامه مطلب ...

رمان بر دل نشسته پارت ۲۸

بعد از اونروز اونم دیگه حرفی نزد، گرفته و سردرگم بود بخاطر تغییر ناگهانی رفتار من.. انگار هر دومون منتظر اتفاقی بودیم، تا اینکه اون اتفاق افتاد و یه روز عصر اسین بی خبر اومد خونه.. نفس درو براش باز کرد و از دیدنش تعجب کرد.. کمی قبلش با اسین تلفنی صحبت کرده بودیم و بهش گفته بودم که تو

ادامه مطلب ...