16 مهر 1399 - رمان دونی

روز: 16 مهر 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان گرگها پارت ۲

انگار یه چیزی تو اون مرد بود که منو میکشید به خودش.. توی چشمای تاریکش.. توی نگاه سردش.. یه چیزی بود که نمیذاشت بیخیالش بشم.. پیش دکترش نرفتم، چی باید میگفتم، شاید میگفت تو چیکاره شی که اطلاعاتشو میخوای.. مستاصل و سلانه سلانه راه افتادم طرف خونه.. ماجرای زندگی کامیار کیان منو بدجور به هم ریخته بود.. فکرش یک لحظه

ادامه مطلب ...

رمان نفوذی پارت 20

    با دیدن یاشار سر جامون خشکمون زد… راسته مثل درخت مقابلش ایستاده بودیم و بِرو بِر نگاش میکردیم.. صورتش اخم داشت ولی با دیدن ما چین بیشتری به اخمای روی پیشونیش داد… گوشیشو که توی دستش بود رو توی جیبش گذاشت و به سمتون قدم برداشت…   مقابلمون ایستاد و با همون اخمای در همش گفت:   -شما

ادامه مطلب ...