رمان عروسک پارت 6
نگاهی به دوسر جاده کردم و نوری بود و نه صدایی. اهی کشیدم و ایستادم و اروم اروم قدم برداشتم. نگاهی به اسمون کردم و یعنی الان روهام خوابیده بود؟! زیردلم درد گرفته بود و من عجیب ترین زنی بودم که دنیا به خودش دیده بود. کسی که بعد اولین رابطه اش و از دست دادن بکارتش، با گلدون