29 آبان 1399 - رمان دونی

روز: 29 آبان 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عروسک پارت 6

رمان عروسک پارت 6

  نگاهی به دوسر جاده کردم و نوری بود و نه صدایی. اهی کشیدم و ایستادم و اروم اروم قدم برداشتم. نگاهی به اسمون کردم و یعنی الان روهام خوابیده بود؟! زیردلم درد گرفته بود و من عجیب ترین زنی بودم که دنیا به خودش دیده بود. کسی که بعد اولین رابطه اش و از دست دادن بکارتش، با گلدون

ادامه مطلب ...
رمان تدریس عاشقانه پارت 42

رمان تدریس عاشقانه پارت 42

  به در کوبیدم و داد زدم _تو دیوونه شدی نه؟زده به سرت؟معلومه که باهات نمیام آرمان _من نگفتم باهام میای یا نه گفتم به زور میبرمت. کفری نگاهش کردم. باز به سرش زده بود… با غیظ گفتم _نگه دار آرمان….باز می‌خوای چه بلایی سرم بیاری؟ به خاطرت این همه عذاب کشیدم بس نبود دیگه چه جوری می‌خوای شکنجه م

ادامه مطلب ...
رمان سکانس عاشقانه پارت 82

رمان سکانس عاشقانه پارت 82

  پر خنده میگم : _ بیشعور مامانمه ها ! ولی اون نمی خنده … برعکس اخم می کنه و لب میزنه : _ چون مادرته داره حرصت رو می خوره … درست و غلطش دیگه مهم نیست ! لبخند روی لبام می ماسه و میگم : _ داداشت رو دوست دارم … مامان بهار میگه طلاق بگیر … _

ادامه مطلب ...

رمان گرگها پارت ۲۲

۶۰) دو سه روز بود که دوربینو داده بودم به کامیار و اونم با خودش برده بودش بالا.. یه بار که قرصشو براش بردم دیدم توی اتاقش نشسته روی تخت و داره با دوربین ور میره.. خیلی خوشحال شدم که بالاخره تونستم یه چیزی پیدا کنم که بتونه توجه و حواسشو به خودش جلب کنه و کمتر به گذشته فکر

ادامه مطلب ...