19 آذر 1399 - رمان دونی

روز: 19 آذر 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان صیغه استاد پارت 27

رمان صیغه استاد پارت 27

  لباس پوشیده و آماده بود انگار دیر کرده بودم سریع بلند شدم و گفتم الان صبحانه تون آماده می کنم تا خواستم به سمت آشپزخونه برم بازومو گرفت و مجبورم کرد بایستم _ امروز با مادرت حرف میزنم به نظرم بهتر که در جریان رابطه ما باشه نظر تو چیه؟ با چشمای گرد شده به سمتش چرخیدم و گفتم

ادامه مطلب ...
رمان عروسک پارت 13

رمان عروسک پارت 13

  اخ بلندی گفتم و چشمامو بستم بستم تا واکنش میترا رو نبینم ما کم بدبختی نکشیده بودم به خاطر قبول کردن اون صیغه محرمیت و تمام بندهای ذکر شده توش، به چندتا دفتر سر زدیم. چقدر این در و اون در زده بودیم و تهش… -کثافت بیناموس… با وحشت چشم باز کردم که دیدم سپنتا محکم میترا رو گرفته

ادامه مطلب ...