رمان تدریس عاشقانه پارت 43
این بار که چشمام و باز کردم اولین چیزی که به یاد آوردم آرمان بود. توی اتاق کسی نبود. به سختی تن خشک شدم و تکون دادم و نشستم. سوزن سرم رو از دستم کشیدم و بلند شدم. سرم گیج رفت و درد بدی توی ناحیه ی گردنم احساس کردم اما بی اعتنا از اتاق بیرون رفتم و با