رمان عروسک پارت 24
با چشمهای گشاد شده نگاهش کردم و گفتم : -چرا اینقدر با کینه حرف میزنی؟ گردشی به چشماش داد و گفت : -من با کینه حرف نمیزنم. تو خیلی حساسی. -تو نه شما! یه لحظه مات نگاهم کرد و بعد گفت : -همه چی دوجانبه اس. من احترامی نمیبینم. -پس چشماتون مشکل داره! لبخند نرمی زد و گفت :