23 اسفند 1399 - رمان دونی

روز: 23 اسفند 1399 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان نفوذی پارت 28

:::مهتاب::: بعد از رفتن سامان و میلاد من دلم بی قرارو آشوب بود، نمی دونستم چیکار کنم؟ طول راهرو بیمارستان رو چند بار بالا پایین کردم.. یک ساعت گذشته بود سه بار به میلاد زنگ زدم و گفت که خبری نشده و من بیشتر و بیشتر نگران می شدم استرس و نگرانی به جونم افتاده بود و از استرس زمین

ادامه مطلب ...

رمان سکوت قلب پارت ۲۶

سکوت قلب اوینار با بدجنسی لب می‌زند: -من یادم نمیاد بابام هنوز هیوا رو داده باشه یه نامزدی ساده است دیگه. می‌خندم. قشنگ پیمان را ضایع می‌کند. پیمان چشمانش را درست می‌کند. -نه مثل اینکه اوینار خانم کمر بستی به قتل ما. اوینار شانه ای بالا می‌اندازد. -نگران نباش. برای هیوا هم جبران ميکنم چون خواهر شوهر نداره میگم بیتا

ادامه مطلب ...
آهنگ درخواستی

آهنگ درخواستی

  https://dls.music-fa.com/tagdl/downloads/Saman%20-%20Shamdooni%20(320).mp3 آهنگ شمعدونی سامان ( ادمین ) https://dls.music-fa.com/tagdl/99/Reza%20Moridi%20-%20Yeki%20Tooye%20Delame%20(128).mp3 آهنگ یکی توی دلمه فرق داره با همه رضا مریدی ( عشقم ) https://dls.music-fa.com/tagdl/99/Ahmad%20Solo%20-%20Delbar%20Jan%20(128).mp3 آهنگ احمد سلو دلبر جان (مائده ) http://sv.ghadim-music.ir/archive/G/Googoosh/Googoosh%20-%20E'jaz/03%20Baraaye%20Man.mp3 آهنگ برای من همین خوبه که با رویات میشینم از گوگوش ( خدیجه ) https://irsv.upmusics.com/Downloads/Musics/Hojat%20Ashrafzadeh%20%7C%20Refigh%20(128).mp3 آهنگ حجت اشرف زاده رفیق ( یاسی ) https://irsv.upmusics.com/99/Alireza%20Ghorbani%20-%20Khiale%20Khosh%20(128).mp3 اهنگ ناشناس http://dl.tabamusic.com/Music/1399/04/Alireza%20Ghorbani%20-%20Khiale%20Khosh%20(128).mp3 آهنگ علیرضا

ادامه مطلب ...
رمان صیغه استاد پارت 40

رمان صیغه استاد پارت 40

  _ از کجا فهمیدی محترم هستم؟! چون هامون یه بادمجون پای چشمم نکاشت؟! البته که اون کار همیشگیشه! چپ چپ نگاهش کردم که دستش و سمتم دراز کرد و لب زد : _ من سعیدم! یکی از دوستای قدیمیه هامون. ناخواسته از دهنم در رفتم و گفتم : دوستیت و اینطوری باهات رفتار می‌کنه؟! چشماش و تو کاسه چرخوند

ادامه مطلب ...

رمان سکوت قلب پارت ۲۵

جلوی در دانشگاه منتظر هیوا بودم. هرچه زنگ میزدم جواب نمی‌داد. دیگر کم کم داشتم عصبی می‌شدم. مرا مسخره خودش کرده؟ داشتم سمت آژانس دانشگاه می‌رفتم که یکی را کرایه کنم که صدای بوق ماشین هیوا من را سر جای خودم نشاند. شاکی از همین فاصله نگاهش کردم. با بوق دیگرش و تکان دادن دستش پوفی کردم و سوار ماشینش

ادامه مطلب ...