رمان صیغه استاد پارت 46
_ هامون! زیر دلم خیلی درد میکنه! آخ. با تعجب نگاهم کرد و پلک زد : قرص خوردی؟! لبم و گاز گرفتم؛ این که الان من دلم درد میکرد مهم بود یا این که ممکن بود ازش بچه دار بشم؟ با ناله نه ای گفتم و چشمام و باز بستم : خیلی دلم درد میکنه دفعات پیش با این