رمان عشق ممنوعه استاد پارت ۶
🌺🌺🌺 🌺🌺 🌺 #Part26 دادی از درد کشید ولی بازم ولم نکرد و بدتر دندوناش رو توی بالا تنه ام فرو کرد و فشارش داد ، با حرص موهاش رو بیشتر کشیدم و ناله زدم : _ولم کن عوضی ! سرش رو بلند کرد و با چشمای به خون نشسته خیرم شد و گفت : _من رو میزنی هااا ؟؟