روز: اردیبهشت ۱۲, ۱۴۰۰ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق ممنوعه استاد پارت ۶

🌺🌺🌺 🌺🌺 🌺 #Part26 دادی از درد کشید ولی بازم ولم نکرد و بدتر دندوناش رو توی بالا تنه ام فرو کرد و فشارش داد ، با حرص موهاش رو بیشتر کشیدم و ناله زدم : _ولم کن عوضی ! سرش رو بلند کرد و با چشمای به خون نشسته خیرم شد و گفت : _من رو میزنی هااا ؟؟

ادامه مطلب ...

در همسایگی گودزیلا پارت ۳

#درهمسایگی_گودزیلا #پارت۱۱ اشکان که پاک گیج شده بود لبخندی زدو دستش و گذاشت روی جایی که بوسش کرده بودم. متعجب گفت: این الان برای چی بود؟! – واسه اینکه انقدر خوبی وبه خاطر من از کارت زدی واومدی دنبالم.آخ اشکانی نمی دونی چقدر حالم بده.سرم… اشکان باخنده پرید وسط حرفم: – خوبه خوبه. حالا نمیخواد دیگه فیلم بازی کنی.خرت از

ادامه مطلب ...

رمان عشق صوری پارت ۶

#پارت_۲۶ 🎭🎭 عشق صوری 🎭🎭 اونقدر منتظر موندم که دیگه کم مونده بود زیرپام علف سبز بشه. یه تاخیر ساده و چند دقیقه ای گند زده بود به همچی! اسم و فامیلیمو روی یه تیکه کاغذ نوشتم و بعدبلند شدم و رفتم سمت منشی. رو صندلی ننشسته بود.خم شده بود و تند تند مطالبی رو روی کاغذ یادداشت میکرد. پرسیدم:

ادامه مطلب ...
رمان صیغه استاد پارت 47

رمان صیغه استاد پارت ۴۷

  همین که رسیدم توی اتاق، به سمت تخت رفتم و خودم زیر پتوی گرم مچاله کردم. دستام و دور شکمم حلقه کردم و پاهام و مثل جنین تو شکمم جمع کردم. چشمام گرم شده بود و دوباره داشت خوابم می برد که صدای در اتاق بلند شد. توی خلسه بودم و حتی حال نداشتم که چشمام و باز کنم.

ادامه مطلب ...