7 خرداد 1400 - رمان دونی

روز: 7 خرداد 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 10

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 10

لباسای راحتیم رو تنم کردم و درحالیکه کلاهی روی موهام میزاشتم و به وسیله اون قصد پنهون کردنشون رو داشتم از اتاق بیرون زدم با هر قدمی که توی محله برمیداشتم اخمام بیشتر توی هم گره میخورد  چند رور من اینجا نبودم چه خبر شده ؟؟! با دیدن اصغر دستی براش تکون دادم که با دو به طرفم اومد و

ادامه مطلب ...
رمان عشق صوری پارت 10

رمان عشق صوری پارت 10

از حموم اومدم بیرون و بعد رو به روی آینه نشستم. ظاهرا اینبار دیگه راه فرار نبود و باید تن میدادم به چیزی که خیلی این مدت  ازش درحال فرار بودم…. موهامو سشوار کشیدم و بدنمو با لوسیون خوش بو کننده نرم نگه داشتم…. بلند شدن و بعد رفتم سمت کمد لباسها….ست لباس زیرقرمز رنگ رو بیرون کشیدم و باحسرت

ادامه مطلب ...
رمان عشق تعصب پارت 87

رمان عشق تعصب پارت 87

خیره به کیانوش شدم از اولش انگار خودش قصد داشت همراه من بیاد ، واقعا واسم سخت بود همراهش برم اما انگار چاره ای نبود با صدایی گرفته شده گفتم : _ مزاحم نمیشم خودم میتونم برم فقط میخواستم یکی از خانواده اش بیاد همراه من همین _ مشکلی نیست میام سری واسش تکون دادم بلند شدم رفتم اماده شدم

ادامه مطلب ...