روز: 22 خرداد 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق صوری پارت 12

رمان عشق صوری پارت 12

    بدون خداحافظی از ماشینش پیاده شدم و تلافیمو سر در ماشینش خالی کردمو چنان محکم بهم کوبیدم که حس کردم قراره از جا کنده بشه شایدم بعداز من از جا کنده میشد!!! عقب عقب رفتم و بهش نگاه کردم .خیلی سریع از ماشین پیاده شد اما همونجا موند. اولش فکر کردم قراره کارمو تلافی کنه ولی ظاهرا بازهم

ادامه مطلب ...
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 12

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 12

  ” آراد “ میدونستم توی یک روز نتونسته هیچ کاری انجام بده ولی توقع داشتم لااقل کمی ناراحت بشه و جلوی دیگران خجالت زده بشه ولی با جوابی که داد فهمیدم سخت در اشتباهم و این پرو تر از این حرفاس ، اخمام توی هم کشیدم و عصبی گفتم : _یعنی میخوای بگی هیچی آماده نکردی… آره؟؟ با اون

ادامه مطلب ...