رمان عشق صوری پارت 12
بدون خداحافظی از ماشینش پیاده شدم و تلافیمو سر در ماشینش خالی کردمو چنان محکم بهم کوبیدم که حس کردم قراره از جا کنده بشه شایدم بعداز من از جا کنده میشد!!! عقب عقب رفتم و بهش نگاه کردم .خیلی سریع از ماشین پیاده شد اما همونجا موند. اولش فکر کردم قراره کارمو تلافی کنه ولی ظاهرا بازهم