17 تیر 1400 - رمان دونی

روز: 17 تیر 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان در پناه آهیر پارت ۱۴

…………………………………. با یه چای لیوانی و دو تا از شیرینی های گردویی دارچینی که آهیر خریده بود، لم داده بودم روی مبل و داشتم اینستاگردی میکردم.. اول از همه پیج آهیر رو چک میکردم و نمیدونستم از کی این عادت رو پیدا کرده بودم.. طبق معمول پست و استوری جدیدی نداشت و از پیجش خارج شدم.. چند روزی بود که

ادامه مطلب ...
رمان

رمان صیغه استاد پارت 57

  لبم و به گوشش رسیدم چون می‌دونستم گوشش خیلی حساسه و زود وا می‌ده همون طور که زبونم و روی گوشش می‌کشیدم آمپول و آماده کردم و آروم آروم باسنش و نوازش کردم تا موقعی که امپول می‌زنم خودش و سفت نکنه و آمپول تو باسنش نشکنه. دو تا ضربه به بدن آمپول زدم؛ فهمید می‌خوام چی کار کنم

ادامه مطلب ...