رمان در پناه آهیر پارت ۱۴
…………………………………. با یه چای لیوانی و دو تا از شیرینی های گردویی دارچینی که آهیر خریده بود، لم داده بودم روی مبل و داشتم اینستاگردی میکردم.. اول از همه پیج آهیر رو چک میکردم و نمیدونستم از کی این عادت رو پیدا کرده بودم.. طبق معمول پست و استوری جدیدی نداشت و از پیجش خارج شدم.. چند روزی بود که