27 تیر 1400 - رمان دونی

روز: 27 تیر 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان در پناه آهیر پارت ۱۸

آهیر اذیت کردن افرا و سر به سر گذاشتنش، برام لذتبخش بود و از هر فرصتی استفاده میکردم تا عصبانیش کنم و مثل یه ماده ببر دندونهاشو بهم نشون بده.. مدتی بود که مثل قبل با گفتن دختر و خانم و صفات مونث عصبانی نمیشد و از کوره درنمیرفت.. مدتی بعد فهمیدم که کمی تا قسمتی دختر بودنش رو قبول

ادامه مطلب ...
رمان پروژه عشق

رمان پروژه عشق پارت دو

پارت2 (باران که از قهقه به نفس نفس افتاده بود گفت:) باران:اهوم اسی راس میگه مگه کفتاریم که جفت جفت کنیم روژین:اه..وم میی….گم شما پسرا… باهم برید ماهم با هم (یکی از پسرا گفت 🙂 +اینجوری که نمیشه شیلا:میشه آقای محترم حالا هم سوار ماشیناتون شید ماهم پشت سرتون میاییم۰۰۰۰ +باشه خانوم محترم چرا پرخاش میکنی شیلا:عه عه بیا بخورم

ادامه مطلب ...