روز: 22 مرداد 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق صوری پارت 23

رمان عشق صوری پارت 23

  موندن امیرخیلی طولانی شده بودبیرون هم اگه می رفتم باید خفتهای شهرام رو به جون میخریدم. نشستم رو تخت و زانوهامو تو بغلم جمع کردم. گاهی با حالتی عصبی تکون تکون میخوروم و یا ناخن میجویدم و به این فکر میکردم که آخه چرا باید مامان من اینجوری هی راه بیفته اینور اونور و سعی کنه دستی دستی آبروی

ادامه مطلب ...
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 22

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 22

  با دیدن حال بدم از فرصت استفاده کرد و با عجله و دست و پایی لرزون بیرون رفت عصبی درحالیکه از درد به خودم میپیچیدم لنگون لنگون با همون بدن خیس و برهنه بلند شدم دستمو به دیوار گرفتم و سعی کردم راه برم که با شنیدن صدای خِش خِش و نفس های بلندش با عجله قدم دیگه ای

ادامه مطلب ...