رمان عشق ممنوعه استاد پارت 26
_باور میکنی نمیدونم اصلا فراموش کرده بودم !! موهای آشفته دور صورتم رو کنار زدم و عصبی به دنبال آراد راه افتادم که وارد اتاق پریا شد به دنبالش داخل شدم که با دیدن پریای که بالای صندلی ایستاده بود و سعی میکرد پنجره اتاق رو باز کنه و در همون حال بر اثر ضربه های نوک انگشتاش با