روز: 22 شهریور 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 34

  حس میکردم قلبم داره توی دهنم میزنه و سرم سنگین شده پس بی حس و حال سری در تایید حرفش تکون دادم و بی رمق روی تک مبل توی سالن نشستم آراد خواست به سمتم بیاد ولی نمیدونم چی شد که یکدفعه نگاهش خیره پنجره پشت سرم شد و سرجاش ایستاد با تعجب به عقب برگشتم و نیم نگاهی

ادامه مطلب ...

رمان نفوذی پارت 54

(یاشار) باید حرف دلمو به هانا می زدم یا اونم حس متقابل به من داشت یا پَسم می زد اعتراف کردم شاید پَسم می زد ولی بعدا حسرت الانو نمی خوردم که چرا حرفِ دلمو بهش نگفتم و گذاشتم پرنده از قفس بپره.. نگاهم توی صورتش می چرخید مردمک چشم های دریایش می لرزید و لباش نیمه باز مونده بود

ادامه مطلب ...