رمان پروژه عشق پارت 22
آرسین:چرا موهاتو خشک نکردی _تقصیر باران بود هی میگفت «آخه الان وقت حمومه؟» منم فقط آبشو گرفتم خو آرسین:باشه بیا اینجا حالا (به سمتش رفتم،دستاشو دور شونه هام قفل کرد) کیان:بد نگذره یه وقت آرسین:نمگذره تو هواست به خودت باشه،(رو به من)خوب دیگه چ خبر _هیچی باران میگف اکهی کاش مس این رمانا وقتی رفتیم پارک یکی اون وسط متلک