روز: آذر ۵, ۱۴۰۰ (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان خان زاده جلد سوم

رمان خان زاده جلد سوم پارت ۳۰

    من از تو بدم نمیاد میفهمی تنها چیزی که مانع از این میشه عاشقت بشم پدر و مادرتن تو برام خیلی با ارزشی درسته می خوام انتقام بگیرم درسته که این بچه رو تو شکمت گذاشتم که نقشه ام بدون نقص جلو بره اما از اینکه لمست کنم بغلت کنم کنارت باشم کنارم باشی حس خوبی به دست

ادامه مطلب ...
رمان عشق صوری

رمان عشق صوری پارت ۶۶

  -ممنون! و بعدهم نشست روی مبل و دوباره خودش رو سرگرم تلفنش کرد. دیگه نمیدونستم سر صحبت رو چه جوری باید باهاش باز کنم.یا اصلا چه جوری میشه بهش نزدیک تر شد. از هر لحاظ… قدم زنان سمت کمد آویز لباس رفتم. گاهی تو مسیر سر برمیگردوندم و نگاهی به سمتش مینداختم. کاش فرهاد نیاد و من و اون

ادامه مطلب ...

رمان دختر نسبتا بد ( بهار ) پارت ۴۲

    #پارت_۴۲۱     🌓🌓 دختر نسبتا بد 🌓🌓       لبخندهای فرزین امیدوارم کرده بود به اینکه شاید حرفهایی که شنیده بود عمقشون اونقدری نبوده باشه که نتونه حتی بهم لبخند بزنه و این امیدواری وقتی بیشتر شد که بعداز آخرین کلاسم برام پیام فرستاد امروز قرار نیست جز برای من وقتش رو جای دیگه ای و

ادامه مطلب ...

رمان دختر نسبتا بد ( بهار ) پارت ۴۱

      م سر خیابون ایستادم .ماشینها در رفت و آمد بودن و انگار دل منم هی باهاشون می رفت و میومد. یه روزی یه خبطی کردم و حالا ثانیه به ثانیه داشتم بخاطرش میسوختم. میسوختم…بس نبود تاوانش… دلم میخواستم سرمو رو به آسمون بگیرم و بگم گوربابای آینده…گوربابای درس…گوربابای عشق و قید همچی رو بزنم.قید همچی تا خلاص

ادامه مطلب ...