11 آذر 1400 - رمان دونی

روز: 11 آذر 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان دختر نسبتاً بد(بهار) پارت 54

#پارت_۵۰۲ 🌓🌓 دختر نسبتا بد 🌓🌓 پوزخند زدم.چه عروس خوشبختی بودم من. نه عکسی…نه توری…نه فیلم و کلیپی… عین بدبخت بیچاره به زور وادارم کردن برم دکتر زنان تا اثبات کنم باکره ام…. به زور اجبارم کردن آزمایش بدم. و بدون اینکه پای سفره ی عقدی بنشینم بی سرو صدا توخونه به عاقد جواب بله بدم! این بود سرگذشت من…

ادامه مطلب ...
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 69

با فکر به اینکه حتما اشتباه شنیدم بی حرکت موندم که این بار سرش رو توی‌ گودی گردنم فرو برد و آروم کنار گوشم با لحن خماری زمزمه کرد : _دوست دارم عشقم !! با شنیدن این حرف از دهنش ناباور بی حرکت موندم ، آنچنان خشکم زده بود که دهنم خشک شده و حتی قدرت تکون دادن زبونمم نداشتم

ادامه مطلب ...

رمان دختر نسبتاً بد (بهار) پارت 53

#پارت_۴۹۶ 🌓🌓 دختر نسبتا بد🌓🌓 کنج اتاق نشسته بودم و زانوی غم بغل گرفته بودم. سرد بودم. شاید هم بهتر بود بگم سیر بودم. از زندگی سیر بودم و دلم نمیخواست ادامه بدم.از زندگی ای که هیچ قسمتش دلخواه من نبود. مامان و دایی و عمو بریدن و دوختن و تن منی کردن که حتی بهم فرصت نظر دادن هم

ادامه مطلب ...