13 دی 1400 - رمان دونی

روز: 13 دی 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 75

سمت مبل بردتم و بدن يخ زده ام و روي مبل گذاشت. بهش فرصت ندادم از جاش تكون بخوره و سريع سرم و روي قلبش گذاشتم. آخ كه صداي قلبش كه اين طور محكم و سالم مي كوبيد از تمام لالايي هايي كه شنيده بودم شيرين تر بود. دستم و بند يقه لباسش كردم و به بدنم اجازه دادم تا

ادامه مطلب ...
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 85

با بهت چندثانیه نگاهش کرد کم کم سرش رو بالا گرفت که با دیدن من انگار تازه متوجه شده باشه چه خبره جفت ابروهاش با تعجب بالا پرید صدای دست و سوت تولدت مبارک که بالا گرفت بدون اینکه نگاهش رو از من بگیره لبخندی مردونه کنج لبش نشست و به سمتم قدمی برداشت حالا وقت هنرنمایی بود !! میخواستم

ادامه مطلب ...