1 بهمن 1400 - رمان دونی

روز: 1 بهمن 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 76

– من كاري ندارم با اينكه اين دختره رو از كدوم جوب پيدا كردي كه الان سه متر زبون درآورده. وظيفه اش اينه كه كنيزيِ گيتي من و بكنه نه اينكه واسش دردسر بشه. من بي كس بودم ولي كلفت زاده نبودم كه كار كردن واسه گيتي جزء وظايفم باشه. خودم خواسته بودم كه اين وظيفه رو قبول كنم. پوزخند

ادامه مطلب ...

رمان زادهٔ نور پارت 16

امیرعلی سرش را سمت بخار برخواسته از فنجان برد و بو کشید …….. نه بوی دیشبی را نمی داد …….. سرش را بیشتر پایین برد و بار دیگر صدا دار بو کشید . – این که بو نمی ده . سروناز متعجب سرش را سمت امیرعلی چرخاند و اخمی از نفهمیدن منظور امیرعلی کرد . – بو نمی ده ؟………

ادامه مطلب ...
رمان عشق ممنوعه استاد

رمان عشق ممنوعه استاد پارت 94

با ورودم به سالن خاتون که طبق معمول مشغول نظارت به کار خدمتکارا بود با دیدنم چشماش برقی زد و‌ سمتم اومد _قربونت برم الهی مادر !! نمایشی اخمامو توی هم کشیدم _عه خدانکنه خاتون رو به روم ایستاد و با لذت نگاهش رو‌ توی‌ صورتم چرخوند _باورم نمیشه بعد مدتها دارم مثل گذشته سرحال میبینمت !! با مهربونی دستشو

ادامه مطلب ...

رمان خلسه پارت ۳

رضا نگاهی به مارال کرد که غرق فکر بود و انگار حواسش به پیرامونش نبود… دختر پولدار و زیبایی که همه چیز داشت ولی تنها بود. همیشه با خودش فکر میکرد خانم خبیری که فقط چند سال از دختر خودش بزرگتر بود چه دردی میتوانست داشته باشد که مثل هم سن هایش مشغول زندگی روزمره و ازدواج و بچه داری

ادامه مطلب ...