22 بهمن 1400 - رمان دونی

روز: 22 بهمن 1400 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

رمان زادهٔ نور پارت 37

سه چهار روز گذشت …….. سه چهار روزی که یک لحظه هم حرف های سروناز از سر او بیرون نرفت ……. با شنیدن صدای زنگ خانه نگاهش سمت ساعت که دوازده را نشان می داد ، کشیده شد ……… تا آمدن امیرعلی زمان زیادی باقی مانده بود . سمت اف اف رفت و صورت نا آشنا سه دختر را درون

ادامه مطلب ...
رمان دختر نسبتا بد

رمان دختر نسبتاً بد (بهار) پارت 105

احساس کردم صندوقچه اسرارم باز شده و رازهایی که اینهمه مدت از همه پنهون کرده بودن طغیان کردن. مهرداد…مهرداد …. تاریکترین قسمت زندگی من. تاریک ترین و تلخ ترین اشتباهم! کسی که برای من شبیه به یه رسوایی بود.یه نقطه ی تاریک تو زندگی بهم ریخته ام. نفسم خیلی سخت بال میومد.پای مهرداد دوباره به زندگیم باز میشد قید همچی

ادامه مطلب ...

رمان عشق صوری پارت 104

اونقدر سمجانه و پشت سرهم تماس گرفت که مونا هم متوجه شد و اون زنگ خوردنها رفتن رو اعصابش و با اینکه غرق تماشای برخی از وسایل گرونقیمت اتاق بود اما حواسش پرت اون موبایل لامصب شد! سرش رو برگردوند سمتم و پرسید: -منو هم یه ساعت همینجوری معطل کردی و کاشتی! خب لامصب جواب بده دیگه! دستمو تو هوا

ادامه مطلب ...