غزال گریز پا پارت 4
سریع مانتو و چادرمو پوشیدم و رفتم پشت در اتاق مهراد طولی نکشید که اومد بیرون و دیدم داره با اخم نگام میکنه چی شده ، چرا اخم کردی ؟ با انگشت اشاره ، کشید رو رون پام : -شلوار چسبونه اگه چادرت بره کنار … پریدم گونشو ماچ کردم : قربون داداش