غزال گریز پا پارت 15
#از زبان ماهان هنوز در بهت بودم و به آن دخترک چموش فکر میکردم ، خواهری که اینروز ها غزال گریز پایم شده بود . مارال ، با لحنی شیطون گفت : ماهان ، از صمیم قلب خوشحالم که یه خواهر مثل غزال داری به اندازه ی تموم ۲۵ سالی که منو عذاب دادی ، داره حرصت