رمان عشق ممنوعه استاد فصل دوم پارت 5
با ترس ازش جدا شدم – اصلا – بالاخره که یه روزی میفهمه مادر با فکر به اینکه یه روزی گندم متوجه وجود آراد بشه لرز به تنم انداخت -نمیخوام به همچین چیزی فکر کنم دستمو گرفت و نگران نگاهم کرد – ولی آخه تا کی میخوای ازش پنهون کنی فکر کن وقتی بخواد بره مدرسه میخوای چیکار کنی