رمان گریز از تو پارت 23
_دختر من کجاست عوضیا؟ چرا هیچکی یه جواب درست به من نمیده؟ بازهم هیچکس جوابش را نداد و زن کفری سمت خدمتکار مخصوص یاسمین رفت. _حداقل تو یه چیزی بگو پریوش. بچه ام کجاست؟ دخترک با ترس سرش را پایین انداخت و لب گزید. _خانم جان… بخدا… _بخدا چی؟ مگه تو شب و روز همراه یاسمین نبودی. پرسیدم الان