رمان تاوان دل پارت 63
-اخ قلبم…. باز چته لعنتی چرا راحتم نمی ذاری!؟ چرا دست از سرم بر نمی داری ؟؟ چرا نمی ذاری اروم بگیرم و به درد خودم بمیرم.. چرا این همه فکر خیال تو ذهنمه این صدای گریه برای کی بود!؟ نکنه اتفاقی برای سیروس افتاده بود این دردش بدتر بود باعث شد بیشتر رنج بکشم و درد قفسه ی