رمان عشق با چاشنی خطر پارت 79
دوباره به آراد نگاه کردم که با ناراحتی گفت:اگه عجله نکنم مهشید ازدواج میکنه _چی داری میگی با خودت مهشید مگه عاشق تو نیست؟ اراد:چرا عاشقمه اما پسر عموش رفته خواستگاریش از اونجایی که پسر خوبیه و همه میشناسنش جواب خانوادش مثبته و تا الان مهشید مقاومت کرده ولی اگه من دست نجونبونم مال یکی دیگه میشه و