رمان طلوع پارت ۹۹
دنبال صدا میرم ولی انگاری هر چی جلوتر میرم انرژیم کمتر و کمتر میشه تا جایی که با زانو محکم زمین میخورم…. نفس نفس میزنم و صدای کمک خواستن مردی که اسمم رو صدا میزنه لابلای صدای باد گم میشه…. مه شدید باعث میشه سرم رو هر طرفی که بچرخونم چیزی رو